به نام گمنامترین گمنامان.......
الهی ، می خواهم همچون خودت گمنام باشم ولی افسوس که ریا هست و .....
خوشا آنانکه گمنام آمدند و گمنام رفتند، البته در گمنامی کارشان را هم کردند.
مردانی بودند خدایی ، همچون اطعام دهنده ی یتیمان در نیمه شبان، بر یتیمان می رسید بی توجه به اینکه کسی هم به او برسد، به آنان می رسید برای رضایش، رضای اون بالایی که موفق هم شد زیرا شد حد و میزان همه در روز رستاخیز....
و اما اینان که راه آن شهید مظلوم را ژیشه گرفتند و رفتند. فقط گفتند ولی که موفق به پیروزی شدند.
آری گمنام آمدند و گمنام کارشان را کردند و بالاخره با گمنامی هم رفتند.ولی ندانسته یادگاری از خود در پیش ما جای گذاشتند. یاد و خاطره خود را در نزد ما جای گذاشتند.کارهای بزرگشان ماندگار شد،بچه ها اینها بودند که سرفرازمان کردند. و حال ما؟ سرفراز و شادشان خواهیم کرد؟؟؟
(الاعمال بالنیات) ولی یادمان باشد که نیت سه مرحله دارد:
1- قبل از عمل
2- حین عمل
3-بعد عمل
و اینان در هر سه مرحله مخصوصا سومی که سختترین است موفقتر بودند ، گمنام بودند...
و این شد که رسیدند...
رسیدند به لقاءالله...
رسیدند به عرش الهی...
رفتند و رسیدند...
و حال ما چه؟
می توانیم....؟
یازهرا